بحران هویت چیست و چگونه می توان از آن خارج شد؟

فهرست مطالب:

بحران هویت چیست و چگونه می توان از آن خارج شد؟
بحران هویت چیست و چگونه می توان از آن خارج شد؟
Anonim

چه موقع بحران هویت رخ می دهد؟ روانشناسی ، مراحل و انواع او. چگونه می توان بر این وضعیت روانی دشوار غلبه کرد؟

یک بحران شخصی یک وضعیت بحرانی در خلق و خو و احساسات است که با تفکر سخت در مورد چگونگی غلبه بر آن برای دستیابی به استاندارد قابل قبول زندگی همراه است. هنگامی که فرد نمی تواند راهی برای خروج پیدا کند ، اغلب به عنوان یک وضعیت ناامید کننده تصور می شود. این منجر به تجربیات روانی مخرب می شود ، که تنها یک روانشناس می تواند از شر آنها خلاص شود.

بحران هویت چیست؟

یک مرد نمی تواند کار خود را انجام دهد
یک مرد نمی تواند کار خود را انجام دهد

بحران شخصی یک مفهوم روانشناختی است که دلالت بر لحظه ای مهم در رشد معنوی فرد دارد. فرض کنید یک جوان تلاش می کند تا تحصیلات عالی عالی کسب کند ، خود را به عنوان یک وکیل درخشان می بیند ، اما نمی تواند وارد یک موسسه آموزشی معتبر شود. برای او ، این یک تراژدی واقعی می شود. تخصص مورد نظر ، که فرد با آن رویای گذراندن زندگی را داشت ، دست نیافتنی بود. مرد جوان در حال از دست دادن است ، نمی داند چه باید بکند. بازتاب ها می آیند: چگونه زندگی کنیم؟

هر فردی نمی تواند با شرایط بحرانی کنار بیاید ؛ در چنین نقطه عطفی در زندگی ، اغلب تصمیمات احساسی گرفته می شود که به حل مشکل کمک نمی کند ، بلکه فقط آن را تشدید می کند.

اگر بحران رشد شخصی به عنوان یک بن بست تلقی شود ، وقتی همه امیدها برای آینده در حال فروپاشی است و راهی برای خروج از این وضعیت وجود ندارد ، به کمک روان درمانگر نیاز است. در غیر این صورت ، ممکن است شخصی در دریای طوفانی زندگی گم شود و از ساحل محکم خارج نشود - او محکم روی پای خود نخواهد ایستاد.

بحران شخصی فرد را مجبور می کند تا با شرایط تغییر یافته بیرونی و درونی زندگی سازگار شود. اگر او بتواند خود را با شیوه جدید وجودش وفق دهد ، وضعیت سلامتی او آسیب نخواهد دید. در غیر این صورت ، یک وضعیت بحرانی ، همراه با طغیان طولانی مدت عاطفی منفی ، می تواند منجر به یک اختلال روانی جدی شود.

همه تجربیات فوق العاده از ماهیت شخصی تحت تعریف "بحران شخصیت" قرار می گیرند. این باید شامل بحران های مربوط به سن شود: دوران کودکی و نوجوانی ، سال های میانی و سالمندی.

مهم این است که بدانید! بحران شخصی یک مرحله طبیعی در زندگی هر فرد است. با یک فروپاشی روانی نگران کننده مشخص می شود. با این حال ، این پایان جهان نیست! طبیعت قوی و با اراده قوی ، که به طور جدی روی خود کار می کند ، قادر خواهد بود تجربیات احساسی خود را "حل و فصل کند" تا بتواند با اطمینان بیشتر زندگی را پشت سر بگذارد.

علل اصلی روانی بحران شخصیت

در روانشناسی ، بحران شخصیت به عنوان یک رویداد در نظر گرفته می شود که روند عادی زندگی را مختل می کند ، هنگامی که یک استرس روانی و احساسی قوی ایجاد می شود و روح آسیب پذیر می شود. عوامل تحریک کننده چنین فرایندهایی می توانند بیرونی و داخلی باشند.

علل داخلی بحران شخصیت

زن در موقعیت استرس زا
زن در موقعیت استرس زا

عوامل درونی یک بحران شخصی شامل شرایطی است که فرد را مجبور به سرخوردگی می کند ، یعنی احساس اضطراب و نارضایتی را تجربه می کند و گاهی ناامیدی ، هنگامی که احساس ناتوانی ایجاد می شود ، ناتوانی در رسیدن به هدف مورد نظر است.

دلایل داخلی عبارتند از:

  • مانع روانی … وضعیت بحرانی غیر قابل حل به نظر می رسد. شخصیت بسیار نگران می شود که در زندگی آنطور که می خواهد نشود. این امر ارزشهای زندگی را تهدید می کند که به هیچ وجه نمی خواهید آنها را تغییر دهید. به عنوان مثال ، یک مرد جوان در خواب ورود به مدرسه نظامی است ، اما معاینه پزشکی را پشت سر نمی گذارد.حرفه سربازی نمی درخشد ، و بنابراین آرزو داشت که خلبان شود! تجربیات قوی منجر به خرابی روانی می شود ؛ هر کس نمی تواند به تنهایی از آن خارج شود.
  • وضعیت استرس زا … مشکلی بوجود آمده است ، فرد نمی تواند آن را حل کند و خود را درمانده می داند. این حالت افسرده کننده است. در حقیقت ، فرد می ترسد کلیشه رفتار خود را تغییر دهد تا زندگی خود را به طور اساسی تغییر دهد. این امر استرس را بیشتر تشدید می کند. راهی برای برون رفت از آن فقط می تواند توسط یک روان درمانگر پیشنهاد شود.
  • احساسات مخرب … به جای اینکه با آرامش به فکر حل مشکل خود باشید ، به احساسات خود معتاد می شود. او به شدت عصبانی می شود ، دیوانگی شدیدی همراه با عصبانیت لجام گسیخته و پرخاشگری. وضعیت بحرانی "حل نشده" نیست ، بلکه فقط تشدید می شود. هنگامی که وضعیت روانی-فیزیکی به شدت بدتر می شود ، افکار خودکشی به وجود می آید ، به بن بست می رسد. در چنین حالتی ، فاصله چندانی با یک اقدام عجولانه ندارد.
  • نارضایتی دائمی از خود … یکی از دلایل اصلی بحران رشد شخصی را "موتور پیشرفت" می دانند. هنگامی که آنها در موفقیت به دست آمده متوقف نمی شوند ، اما معتقدند که می توان به موفقیت های بیشتری دست یافت. برای انجام این کار ، باید نگرش خود را نسبت به وضعیت زندگی موجود تغییر دهید ، یعنی کلیشه رفتار خود را تغییر دهید.
  • خود را به عنوان یک فرد درک کنید … هنگامی که نارضایتی از خود محدود به عقده حقارت است ، فردی با عزت نفس پایین زندگی می کند ، امکانات شخصی او "زیر پایه" دیده می شود. او دائماً خود را با دیگران مقایسه می کند و به این نتیجه ناامیدکننده می رسد که او بدترین فرد است. چنین فردی دائماً در شرایط بحرانی است و راهی برای خروج از آن نمی بیند. این در حال حاضر یک بیماری است که باید درمان شود.

اکثر مردم به تنهایی با مشکلات بحران شخصیت خود برخورد می کنند. با این حال ، برای به تعویق انداختن آن ، باید با یک متخصص تماس بگیرید. این می تواند یک روانشناس ، روان درمانگر و حتی روانپزشک باشد.

علل بیرونی بحران شخصیت

نزاع خانوادگی
نزاع خانوادگی

عوامل خارجی بحران شخصیت شامل شرایطی است که از بیرون بر زندگی تأثیر می گذارد. اینها می توانند:

  • مشکلات خانه … در خانواده خوب پیش نمی رود. این زن و شوهر خوب زندگی می کردند ، اما بعد من یک داس روی یک سنگ پیدا کردم. دلایل این اتفاق می تواند بسیار متفاوت باشد. فرض کنید کودکی ظاهر شد ، و ناگهان معلوم شد که عشق به جایی رفته است ، نثر زندگی فرا رسیده است. و اینها وظایف روزمره نه تنها نسبت به یکدیگر بلکه برای کودک است. باید زود بیدار شوید و صبحانه بپزید ، کودک را به مهد کودک یا مدرسه بفرستید. و او به هیچ وجه آمادگی این کار را ندارد ، زندگی مشترک در یک نور گلگون دیده شد. و یکی از همسران دارای ارزیابی مجدد ارزشهای زندگی قبلی ، یک بحران شخصی است. وقتی همسران به تدریج با شرایط جدید زندگی سازگار شوند ، می تواند بی سر و صدا پیش برود. اگر با فروپاشی عاطفی روشن همراه باشد ، می تواند منجر به خرابی روابط شود.
  • مشکلات در محل کار … بیایید بگوییم طبیعت مشاجره به تماس با مردم کمک نمی کند. گروه کاری نظر بدی نسبت به شخص دارد. تعارض با همکاران بر روحیه تأثیر می گذارد. در نتیجه ، بهره وری نیروی کار کاهش می یابد و نظرات کارفرمایان شروع می شود. شخصیت عصبی است ، مشکلاتی که بوجود آمده است روان را افسرده می کند ، به یک بحران شخصی تبدیل می شود که راه حل آن غیر قابل حل به نظر می رسد.
  • مشکلات ارتباطی … اغلب افرادی هستند که مشکوک و خودشیفته هستند. اینگونه است که همه چیز در پرتو کاذب دیده می شود ، بدفهمی می شود ، و همه جا در معرض خطر قرار می گیرد. آنها "من" خود را نشان می دهند ، نمی خواهند نظر دیگران را تحمل کنند. چنین ، دیر یا زود ، با خود تنها می مانند ، همه دوستان و آشنایان از آنها رویگردان می شوند. وقتی شخصی متوجه می شود که تنها مانده است ، به شدت نگران می شود. او تنها در صورتی می تواند از وضعیت بحرانی شخصی خارج شود که بتواند جهت گیری های ارزشی خود را تغییر دهد ، در مشکلات ارتباط با مردم تجدید نظر کند.
  • بلوغ … در دوران بلوغ (بلوغ) تغییرات فیزیکی در بدن نوجوان رخ می دهد. روان در حال تغییر است. نوجوانان شروع به فکر کردن در مورد معنی زندگی می کنند. "پای خود را به من بدهید و من تمام جهان را می گردانم!" بسیاری از مردم معتقدند که آنها به این زندگی آمده اند تا آن را بهتر تغییر دهند. و وقتی با واقعیت های زندگی روبرو می شوید ، ناامیدی به وجود می آید. به نظر می رسد که همه چیز در جهان زیرزمینی به این سادگی نیست. ما باید خود را با آن تطبیق دهیم ، و به دور از راهی که در آن رویایی داشتیم. برای اکثر افراد ، این امر با سازگاری موفق با بزرگسالی خاتمه می یابد.
  • میانگین سن … چنین بحرانی در افراد 30 ساله رخ می دهد. این نه تنها به دلایل داخلی بلکه به دلایل خارجی نیز ایجاد می شود. جوانان با امیدها و بی دقتی هایش از بین رفته اند ، همه چیز از برنامه خارج نشده است ، اما شما باید زندگی کنید. سالمندی دیگر چندان دور به نظر نمی رسد ، کاملاً واقعی است. و اکنون باید مراقب آن باشید.
  • سن بالا … فرد پیر می شود ، زندگی به تدریج محو می شود ، رنگهای روشن زندگی برای اکثر افراد مسن غیرقابل دسترسی است. ما باید با شرایط جدید زندگی خارجی سازگار شویم. شما باید کلیشه های تثبیت شده تفکر و رفتار خود را مجدداً ارزیابی کنید تا بتوانید در طول سالهای آزاد شده توسط سرنوشت با موفقیت زندگی کنید. این روند به دور از درد است. با بازنشستگی ، همه نمی توانند بر بحران وضعیت روانی-احساسی خود غلبه کنند. برای برخی ، این بیماری به پیری زودرس و مرگ ختم می شود.

توجه داشته باشید! شرایط زندگی بر احساس فرد تأثیر می گذارد. بنابراین ، عوامل داخلی و خارجی بحران شخصی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. نمی توان یکی را بدون دیگری در نظر گرفت. این تقسیم مشروط است.

مراحل بحران شخصیت در زندگی افراد

زن در پذیرایی با یک روان درمانگر
زن در پذیرایی با یک روان درمانگر

توسعه شخصی بدون غلبه بر مشکلات غیرممکن است. جای تعجب نیست که می گویند "از طریق خار - تا ستاره". و "خار" دشواری های مسیر زندگی است. 5 حالت بحرانی ، مراحل یک بحران شخصی وجود دارد:

  1. مرحله یک … عدم تعادل احساسی یک بحران شخصی ، به عنوان مثال ، با نارضایتی از موقعیت اجتماعی فرد ، فرد را از حالت متعادل خارج می کند ، احساسات شدید (خشم ، ترس ، نارضایتی) او را مجبور می کند تا مشکلات خود را حل کند.
  2. مرحله دو … مبارزه معنوی بین "خوب و بد" ، وقتی به درک این می رسید که اختلافات در زندگی شخصی باید برطرف شود ، برای این شما باید رفتار خود را تغییر دهید. با این حال ، یک فرد هنوز قادر به چنین تصمیمی نیست. در واقع غیرفعال است.
  3. مرحله سوم … عزم عمل. عذاب وجدان می آید که اگر می خواهید خوب زندگی کنید ، باید کاری انجام دهید. وگرنه خیلی بد میشه تمایل به عمل در حال بلوغ است ، اما هنوز ضعیف است. نکته اصلی در اینجا این است که اعتماد به نفس را حفظ کنید ، نه اینکه از ضعف پیروی کنید ، هنگامی که با دست های پایین ، شخص با جریان حرکت می کند.
  4. مرحله چهارم … آگاهی از نادرستی کلیشه های قبلی. شخصیت به وضوح می فهمد که مفاهیم قدیمی زندگی اشتباه بوده است ، آنها باید با قاطعیت تغییر کنند. شاید حتی با کمک روان درمانگر. او به شما می گوید که چگونه می توانید این کار را راحت تر و بدون آسیب زیاد به سلامت روان انجام دهید. در گروهی از افراد که به دنبال معنای زندگی خود هستند. شما باید آماده تغییر رفتار ، حلقه دوستان ، همه آن لحظات منفی باشید که منجر به بحران شخصی شد.
  5. مرحله پنجم … تغییر کلیشه رفتار. همه نمی توانند این مرحله مهم را انجام دهند. لازم است تمام اراده خود را برای غلبه بر بحران معنوی و رسیدن به سطح جدیدی از زندگی نشان دهید ، رفتار خود را ، هر چقدر هم که سخت باشد ، تغییر دهید. فرض کنید مردی دوست داشت با دوستانش لیوان بخورد و "تجارت منتظر می ماند". دوستان شروع به خندیدن کردند ، اما او قاطعانه تصمیم گرفت که کنار گذاشتن سرگرمی های متوسط به او کمک می کند تا شکست های زندگی را رها کند. اگر قدرت و انرژی کافی برای کنار گذاشتن شیوه زندگی قبلی را داشته باشید ، قطعاً همه چیز درست می شود.

مهم! هرکسی در طول زندگی خود به طور مداوم تمام 5 مرحله بحران شخصیت را پشت سر می گذارد.اگر این اتفاق نیفتد ، شخصیت در تجربیات خود "گیر می کند" ، وقتی خواسته ها با امکانات مطابقت ندارند ، ناامید می شود. این منجر به شرایط سخت زندگی می شود. یک فرد می تواند غرق شود ، الکلی شود یا معتاد شود.

انواع بحران شخصیت

در روانشناسی ، هیچ گونه تقسیم بندی مستقیمی از انواع بحران های شخصیتی وجود ندارد. درجات مختلفی از آن وجود دارد ، به عنوان مثال ، سن ، موقعیت و معنوی (وجودی).

بحران شخصیت مرتبط با سن

پیرمرد در فکر فرو رفت
پیرمرد در فکر فرو رفت

با افزایش سن ، فرد دوره قبلی زندگی خود را به گونه ای دیگر ارزیابی می کند ، به گونه ای متفاوت به جهان و جایگاه خود در آن نگاه می کند. همه بحران های مربوط به سن معمولاً با تغییر رفتار و نگرش های ایدئولوژیکی به پایان می رسند ، هنگامی که نتیجه گیری مناسب انجام می شود ، که این امر باعث می شود با شرایط متغیر زندگی سازگار شوید.

روانشناسان بحران های سنی کودکان 3 ، 7 و 12-14 سال را تشخیص می دهند. از سه سالگی کودک شروع به آگاهی از خود می کند ، با دنیای خارج آشنا می شود ، اصلی ترین چیز برای او مادر و پدر است - خانواده.

در هفت سالگی

کودک شروع به درک می کند که جهان بزرگ و متنوع است ، این دایره جهان بینی او را گسترش می دهد. بحران این سن با مدرسه و افزایش شدید بار بر روان کودک همراه است. برای خروج موفقیت آمیز از آن ، نقش نه تنها والدین ، بلکه یک معلم مدرسه نیز در اینجا مهم است.

بحران نوجوانان (12-14 سال)

همراه با بلوغ ، هنگامی که بلوغ رخ می دهد. پسران و دختران شروع به درک این می کنند که فیزیولوژی متفاوتی دارند ، در ابتدا با یک رفتار بسته و حتی خصمانه خصمانه نسبت به یکدیگر رفتار می کنند.

با پایان تحصیل ، می توانید در مورد آن صحبت کنید بحران جوانان (17 تا 18 سال) … در این زمان ، علاقه شدیدی به جنس مخالف وجود دارد. با این حال ، تجربیات مرتبط با انتخاب مسیر زندگی بعدی اصلی ترین آنها هستند. در واقع ، در این سن ، پایه و اساس زندگی آینده گذاشته می شود. اکثر دختران و پسران با نگرش های مناسب از یک بحران شخصی خارج می شوند و زندگی خود را با موفقیت پشت سر می گذارند.

و کسانی که نتوانسته اند خود را بفهمند ، معنای وجود خود را نیافته اند ، اغلب در سرازیری می چرخند ، در جامعه مطرود می شوند. در اینجا عوامل شخصی و بیرونی نقش دارند. به عنوان مثال ، ضعف یا تأثیر نامطلوب محیط (خانواده ناکارآمد ، دوستان بد).

بعد از 30 سال

بحران میانسالی وجود دارد جوانی در حال حاضر سپری شده است ، وقت آن است که سالهای زندگی شده را بررسی کنیم. اغلب اوقات ناامید کننده به نظر می رسد ، من بیشتر می خواستم ، اما بسیار کم بود. فرد با احتیاط مسیر زندگی خود را ارزیابی می کند و تنظیماتی را برای ادامه زندگی با عزت انجام می دهد.

با بازنشستگی

بحران بزرگسالی وجود دارد زندگی زندگی کرده است ، سالمندی فرا رسیده است ، سلامتی کمی وجود دارد. اکنون باید با توشه انباشته شده زندگی زندگی کنید. و اینها ارزشهای مادی ، خانه ، خانواده و فرزندان بزرگسال هستند. وقتی همه را داشته باشید خوب است. در غیر این صورت غم انگیز خواهد بود. افراد مسن این را درک می کنند ، با چنین وجودی سازگار می شوند و بنابراین روزهای خود را سپری می کنند.

بحران شخصیت موقعیتی

بحران شخصیت موقعیتی
بحران شخصیت موقعیتی

زمانی اتفاق می افتد که فرد در شرایط سخت زندگی قرار می گیرد. اگر بتواند آن را حل کند ، بحران شخصیت را می توان محرک چنین روندی نامید. این نقش مثبت آن است. عدم تصمیم گیری صحیح نشان دهنده سستی تفکر و کلیشه رفتاری ثابت است که فقط مشکل را تشدید می کند.

بحران شخصیت معنوی (وجودی)

شوهر خیانت همسرش را دید
شوهر خیانت همسرش را دید

در لحظات سخت زندگی می آید. فرض کنید می تواند مرگ یکی از نزدیکان شما ، عشق ناموفق یا خیانت باشد. در چنین شرایطی ، شخصی در تلاش است تا در زندگی خود تجدید نظر کند و به دنبال راهی برای خروج از بن بست است. تمام قدرت خود را تحت فشار قرار می دهد.

اگر بحران با موفقیت برطرف شود ، شخصیت از نظر روحی متولد می شود ، مقیاس جدیدی از ارزشها ظاهر می شود ، که به آنها امکان می دهد با موفقیت و بدون درگیری زندگی کنند. در غیر این صورت ، همه ایده ها در مورد جهان و خود فرو می ریزد ، که منجر به یک درگیری داخلی پایدار می شود.اغلب با یک اختلال روانی شدید ، درمان در بیمارستان روانی پایان می یابد.

توجه داشته باشید! هر سن ، بحران موقعیتی یا معنوی باید فرد را به سطح جدیدی از زندگی برساند. اگر این اتفاق نیفتاد ، آن شخص اصلاً روی خودش کار نکرده است. او پس می رود و در زندگی شکست می خورد.

چگونه بر بحران شخصیت غلبه کنیم؟

تهیه برنامه عملیاتی
تهیه برنامه عملیاتی

تکنیک هایی توسط روانشناسان ایجاد شده است که به شما کمک می کند از یک بحران شخصی خارج شوید. آنها دلالت بر تجدید نظر و تصحیح اهداف زندگی دارند. یکی از آنها شامل 4 مرحله زیر است:

  • گام یک … خود را مهار کنید. اگر چیزی در زندگی تغییر کرده است و شما آن را دوست ندارید ، احساسات منفی خود را بر روی همه دور نیندازید. آنها نابود می شوند ، روابط با همسایگان بدتر می شود. آرام باشید و با آرامش در مورد آنچه اتفاق افتاده فکر کنید. آنها می گویند شما نباید اجازه دهید سرنوشت شما مسیر خود را طی کند. و می توان آن را به یک بانک بد محکم کرد.
  • گام دوم … احساسات و افکار خود را درک کنید ، چرا این اتفاق افتاده و برای رهایی از چنین وضعیت ناخوشایندی چه باید کرد.
  • مرحله سوم … یک هدف کاملاً دست یافتنی تعیین کنید و هر روز به آرامی ، اما پیوسته به سمت آن حرکت کنید. برای انجام این کار ، باید یک برنامه مرحله به مرحله از اقدامات خود تهیه کنید و از آن منحرف نشوید.
  • مرحله چهارم … این اساسی ترین و دشوارترین مرحله از 4 مرحله است. این نیاز به آمادگی روانی جدی دارد. باید کلیشه تفکر را تغییر داد. شما باید مثبت فکر کنید. "جهان زیباست ، خدا را شکر که به من فرصت داد تا آن را ببینم و از زندگی لذت ببرم."

مهم این است که بدانید! فقط نگرش مثبت نسبت به غلبه بر یک بحران شخصی به موفقیت در خروج از آن کمک می کند. این کلید زندگی مرفه بیشتر است.

چگونه می توان از یک بحران شخصی خارج شد - ویدیو را تماشا کنید:

بحران شخصی یک فرایند روانی طبیعی است. اگر فردی توانسته است در خود بفهمد که چه چیزی او را راضی نمی کند و چگونه برای موفقیت عمل کند ، در این صورت یک موقعیت بحرانی کاتالیزوری می شود که در این مرحله از زندگی تصمیمات لازم را می گیرد. در غیر این صورت ، با مشکلات روبرو می شود ، نمی فهمد چه اتفاقی افتاده و از حل مشکلات فوری دور می شود ، او به عنوان یک شخص تنزل می یابد و به یک شکست تبدیل می شود.

توصیه شده: