بحران میانسالی در مردان

فهرست مطالب:

بحران میانسالی در مردان
بحران میانسالی در مردان
Anonim

مشکل بحران میانسالی در مردان 30 تا 45 سال ، اولین علائم و نشانه ها. دلایل اصلی توسعه آن و روشهای غلبه بر این حالت. بحران میانسالی در مردان حالت طولانی مدت یک فرد در سطح احساسی است که علت آن ارزیابی مجدد دیدگاه ها درباره خود ، زندگی و جهان پیرامون او است. بیایید دلایل اصلی و راه های مقابله با بحران را در نظر بگیریم.

شرح بحران میانسالی در مردان

بحران میانسالی به عنوان ترس از سالمندی
بحران میانسالی به عنوان ترس از سالمندی

این حالت در مردان بیشتر از زنان شایع است. شروع بحران بسته به موفقیت و دوره زندگی آنها می تواند در محدوده سنی 30 تا 45 سال متغیر باشد.

اگر فردی موفق باشد یا تشکیل خانواده دهد ، بحران ممکن است دیرتر شروع شود یا به شکل مبهمی بگذرد. این به هیچ وجه به این معنا نیست که او بعداً به تمام اهداف تعیین شده در زندگی دست یابد. زندگی مناسب برنامه ریزی شده و اولویت های صحیح به طور قابل توجهی احتمال ایجاد چنین وضعیتی را کاهش می دهد.

بحران میانسالی به تدریج ایجاد می شود و معمولاً به مدت طولانی ادامه می یابد. مردی در اوج زندگی خود به موفقیت هایی در زندگی دست می یابد و ناگهان ، به طور غیرمنتظره ای برای خود ، متوجه می شود که نیمی از عمر او زندگی شده است. سالمندی دیگر چندان دور به نظر نمی رسد و به نظر می رسد آینده فقط مجموعه ای از چیزهای روزمره است.

از چنین افکاری ، او شروع به افسردگی و افسردگی می کند. او یک فکر وسواسی دارد که بسیاری از کارهای زندگی اشتباه بوده است ، وقت تلف شده است ، احساس دلسوزی برای خود ظاهر می شود. ارزیابی مجدد ارزشها آغاز می شود ، فرد موقعیت زندگی خود را تجدید نظر می کند.

در این مرحله ، مرد به دوران جوانی خود نگاه می کند ، رویاها و برنامه های خود را به یاد می آورد ، گمشده ها را جمع بندی می کند. در این حالت ، موفقیت های واقعی کاهش می یابد ، تمام توجه به آن اهدافی می رسد که به دست نیامده اند. مهم نیست که یک فرد چقدر موفق است ، وقتی این بحران او را فرا می گیرد ، همه دستاوردهای او ناکافی به نظر می رسند. مهم! بحران شخصی یک مرد می تواند منجر به ایجاد یک بحران خانوادگی و حتی طلاق شود.

علل اصلی بحران میانسالی در مردان

احساس بی ارزشی به عنوان اساس بحران
احساس بی ارزشی به عنوان اساس بحران

معمولاً ریشه این مشکل به دوران نوجوانی برمی گردد. این دومین بحران مهم و جدی در زندگی افراد است. مشکلاتی که یک نوجوان نمی تواند آنها را حل کند ، بلکه به سادگی "برون رفت" ، پس از 30 سال با قدرت دوباره در قالب بحران میانسالی در مردان باز می گردد.

دلایل اصلی بحران در مردان را در نظر بگیرید:

  • برنامه های تحقق نیافته … مردی در این سن به طور جدی به دنبال دلایلی است که در تحقق همه رویاهایش ناکام بوده است. برای یک تاجر موفق که زندگی خود را وقف یک حرفه کرده است ، به نظر می رسد که اصلی ترین چیز در زندگی خانواده و فرزندان هستند ، که هرگز وقت آنها را نداشت. برای همه مشکلات ، چنین شخصی کار را سرزنش می کند ، زیرا به این دلیل است که او تنها ماند ، اگرچه با کمک آن او توانست در زندگی به موفقیت برسد. برای یک مرد خانواده که تمام وقت خود را برای تربیت فرزندان و همسر خود صرف می کند ، درآمد شغلی و مادی اوج خواهد بود. او این ازدواج را به دلیل ناکامی در ساختن حرفه اش مقصر می داند. شخصی که وارد بحران میانسالی شده است هر چه ارزش داشته باشد ، باز هم با آنچه در حال حاضر ندارد برابر خواهد بود.
  • دوم بزرگ شدن … اغلب ، در سنین میانسالی ، مردان بچه دار می شوند ، سپس نوه ها. تا این لحظه ، وقتی بچه ها در خانه هستند و زندگی در جریان است ، شما به ندرت مجبورید به مشکلات خود فکر کنید. وقتی بالاخره زمان برای خود آزاد می شود ، مردان به راحتی نمی دانند با آن چه کنند. احساس پوچی و بی ارزشی وجود دارد که باعث ایجاد افسردگی می شود.در میانسالی ، مرد مسئولیت های سرپرست خانواده را بر عهده می گیرد ، زیرا والدینش در حال پیر شدن هستند. در محل کار ، از نقش یک متخصص جوان ، او تبدیل به یک مربی با تجربه می شود. شاید مهمترین چیز این باشد که یک مرد در این سن می فهمد که آینده شگفت انگیزی ، که در تمام زندگی خود تلاش کرده است ، نیامده است.
  • فرقه زیبایی … با افزایش سن ، تغییرات فیزیولوژیکی طبیعی رخ می دهد که کاملاً طبیعی است. برای یک مرد ، چنین تماس هایی نشان دهنده پیری سریع و از دست دادن توانایی است. جذابیت قبلی با جوانی از بین می رود ، ویسکی خاکستری می شود. حتی اگر فردی از نظر بدنی عالی باشد ، قدرت و توانایی جنسی او تا حدی از بین می رود. این بدان معنا نیست که یک مرد از هر چیزی ناتوان می شود ، اما ویژگی های کیفیت به طور قابل توجهی کاهش می یابد. از آنجا که سلامت مردان در شکل گیری عزت نفس از اهمیت بالایی برخوردار است ، فرد به هر طریق ممکن سعی می کند آن را پنهان کند.
  • پژواک بحران نوجوانان … همانطور که در بالا ذکر شد ، اغلب بحران میانسالی در مردان پس از 40 سال به دلیل مشکلات حل نشده ای که از دوران نوجوانی در ناخودآگاه گیر کرده است ایجاد می شود. مشکل اصلی نوجوانان احساس راهنمایی بیش از حد و ناتوانی در تصمیم گیری به تنهایی است ، آنها دائماً فکر می کنند که طبق قوانین شخص دیگری مجبور به زندگی هستند. چیزی مشابه در مردان میانسال اتفاق می افتد ، فقط به جای والدین ، ازدواج دشمن شماره 1 می شود. مرد تصور می کند که برای دستیابی به اهداف خود دستکاری می شود. در پاسخ به این ، یک فرد بالغ و ثابت قیام می کند.

علائم اصلی بحران میانسالی در مردان

نشان دادن قدرت به عنوان نشانه ای از بحران
نشان دادن قدرت به عنوان نشانه ای از بحران

برای بحران میانسالی ، علائم بسیار شبیه به جنون های سرکش نوجوانان است ، فقط آنها شدت بیشتری می گیرند و می توانند زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. بحران میانسالی در مردان به شرح زیر بیان می شود:

  1. تغییر در ظاهر … اغلب در این سن افراد با تغییر ظاهر سعی می کنند جوانی خود را بازیابند. اگر شخصی در کت و شلوار عروسی خود قرار گیرد ، این به این معنی نیست که سالها تاثیری نداشته است. اغلب ، در بحران میانسالی ، مردان شروع به آزمایش لباس های نوجوانان یا لباس هایی می کنند که از جوانی با آنها باقی مانده است. موهای خاکستری کشیده شده یا با دقت روی آنها رنگ آمیزی می شود. آنها سعی می کنند چین و چروک ها را به هر روش موجود پنهان کنند. برخی حتی در مورد انواع جراحی های پلاستیکی تصمیم می گیرند. اغلب در این دوره ، مردان شروع به فعالیت در بدن خود می کنند ، عضویت در باشگاه را خریداری می کنند.
  2. انطباق با سلیقه جوانان … مردان مبتلا به بحران میانسالی اغلب سعی می کنند با استفاده کامل از فرهنگ خود ، با سلیقه جوانان سازگار شوند. یک مرد بالغ شروع به استفاده از عامیانه جوانان در مکالمه می کند ، به موسیقی مدرن گوش می دهد و حتی سرگرمی های خود را تغییر می دهد و سعی می کند با جوانان سازگار شود. به عنوان مثال ، او شروع به بازی بازی های کامپیوتری نوجوانان ، فوتبال در ورزشگاه می کند. و همه این تغییرات در زندگی یک مرد اتفاق می افتد تا به خود ثابت کند که او تقریباً تغییر نکرده است و پیر نشده است ، اما همچنان سرشار از نیرو و انرژی باقی مانده است.
  3. نشان دادن قدرت مرد … جنبه بسیار مهم پیری زندگی جنسی یک مرد است. در نیمه راه زندگی ، یک فرد سعی می کند به خود ثابت کند که قادر به انجام وظایف اصلی خود است و به هیچ وجه در توانایی های خود محدود نیست. او به شناخت و اعتماد به نفس نیاز دارد. همسران همیشه ویژگی های این دوره مردانه را درک نمی کنند ، بنابراین اغلب مردان در خارج از دیوارهای خانه به دنبال شناسایی هستند. به عنوان مثال ، آنها معشوقه های جدیدی را به دنیا می آورند تا به خود ثابت کنند که "هنوز باروت در فلاسک ها وجود دارد" ، اما بعداً آنها هنوز می فهمند که یک زن جوان نه به جذابیت و ویژگی های بیرونی خود ، بلکه به وضعیت اجتماعی و مادی خود نگاه می کند. به
  4. دستیابی به اهداف با عجله … اگر شخصی برای مدت طولانی خواب یک ماشین اسپرت را می دید ، اما متوجه شد که ماشین قدیمی آن را انجام می دهد و باید برای خانه جدید یا تحصیل بچه ها پول پس انداز کند ، در هنگام بحران میانسالی ، باید این خرید را انتظار داشت. مرد با احساس خلأ روح خود و تحقیر شأن خود ، سعی می کند خود را از بهترین جنبه ثابت کند ، تلاش های مأیوس کننده ای برای نجات موقعیت خود انجام می دهد. او یک ماشین جدید می خرد ، یک خالکوبی اصلی می کند یا چیزهای دیگری که تا به حال برنامه ریزی شده بود اما هرگز به واقعیت تبدیل نشد. اغلب ، چنین تحقق شتابزده ای از خواسته های طولانی مدت منجر به وام می شود ، اما چنین اقداماتی به نظر می رسد که شخص به سادگی ضروری است.

مهم! اکثر رفتارها و کلماتی که هنگام بروز نزاع های خانوادگی در شرایطی که مردی در بحران میانسالی قرار دارد بیان می شود ، درست نیست.

راههای غلبه بر بحران میانسالی در مردان

خوشبختانه بحران میانسالی تنها به معایب و ناامیدی ها مربوط نمی شود. این فرصتی است تا نگاه تازه ای به زندگی فعلی داشته باشید و قبل از اینکه دیر شود تغییرات لازم را انجام دهید. در مقایسه با نوجوانی از این نظر که یک مرد دارای آزادی عمل کامل است و همه اهداف ، در صورت تمایل ، می تواند به راحتی و به سرعت انجام شود.

برنامه های بصری

تقاضا به عنوان درمان در برابر بحران
تقاضا به عنوان درمان در برابر بحران

اغلب بحران با صخره ای آغاز می شود که برنامه های زندگی در آن به پایان می رسد. برای تحصیل ، ازدواج ، ساختن حرفه ، پرورش فرزندان ضروری است - این اهداف معمولاً تا 40 سالگی به پایان می رسد ، تعداد کمی از مردم می دانند که بعد از آن چه باید بکنند. شما باید اهدافی را تعیین کنید که باید برابر آنها باشید ، اما دستیابی به آن دشوار بود. اگر شخصی با خواسته ها یا رویاهای ساده زندگی می کند ، به عنوان مثال ، برای رفتن به دریا ، برای ارتقاء درجه ، پس از دستیابی به آنها ، لذت مورد انتظار را دریافت نمی کند و فقط ناراحت می شود. اگر قبل از سالمندی به برنامه ریزی کامل فکر می کنید ، پس در بحران میانسالی ، می توانید به این واقعیت تکیه کنید که یک فرد هنوز در تقاضا است. همانطور که دیل کارنگی گفت: "مشغول باشید. این ارزان ترین داروی روی زمین است - و یکی از مثرترین آنهاست. " این امر در مورد بحران میانسالی نیز صدق می کند.

حمایت از عزیزان

حمایت یکی از عزیزان
حمایت یکی از عزیزان

معمولاً اکثر همسران نمی دانند با بحران میانسالی در مردان چه کنند. بستگی زیادی به یک فرد دوست داشتنی دارد - شما باید به مرد خود نشان دهید که او هنوز همان کسی است که با او ازدواج کرده است ، زیرا در این مدت او فقط اثر منفی سالهای گذشته را احساس می کند.

اگر ناگهان نقش سرپرست خانواده ، وقتی والدین پیر شده اند ، یک شگفتی کامل و یک مسئولیت جدید باشد ، شما باید این را به عنوان مرحله ای دیگر از زندگی در نظر بگیرید. ما نباید فراموش کنیم که افراد زیادی بدون توجه به سن و درجه سفید شدن موهایش به این مرد نیاز دارند. بنابراین ، حمایت عزیزان همیشه مهمترین نقش را ایفا خواهد کرد.

از متخصصان کمک بگیرید

مراجعه به روانشناس در شرایط بحرانی
مراجعه به روانشناس در شرایط بحرانی

اگر دچار افسردگی شدید و درگیری های شخصی شدید ، باید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید. فقط یک متخصص قادر خواهد بود وضعیت شما را مرتب کرده و روان درمانی را به درستی اصلاح کند. در برخی موارد ، پیامدهای بحران میانسالی منجر به از دست دادن خانواده ، شغل می شود ، بنابراین مشورت به موقع با متخصص بسیار مهم است. شما نباید به تنهایی از هیچ ماده روانگردان ، به عنوان مثال ، داروهای ضد افسردگی استفاده کنید ، زیرا آنها فقط می توانند وضعیت را تشدید کنند. چنین داروهایی فقط می توانند توسط پزشک متخصص در چنین مشکلاتی تجویز شوند.

دیدگاههای واقع بینانه

رئالیسم به عنوان پیروزی بر بحران
رئالیسم به عنوان پیروزی بر بحران

مهم نیست که چقدر می خواهید موتورسیکلت بخرید و هر کجا که نگاه می کنید عجله کنید ، یک نیروی وجود دارد که به شما این اجازه را نمی دهد. به آن عقل سلیم نیز می گویند. دیدگاه های واقع بینانه به زندگی به شما کمک می کند آن را همانطور که هست بپذیرید و از بیرون به خود نگاه کنید. لازم است درک شود که هرگونه اقدام برای بازگرداندن جوانی ، زیبایی و سلامت گاهی بی فایده است.در عین حال ، باید به خاطر داشته باشید که حتی 40 سال دیرتر از زمان شروع یک تجارت ، ملاقات با همسر و یا به هر طریق دیگری زندگی شما را برای بهتر شدن تغییر نمی دهد. چاشنی خودآگاهی که در طول بحران رخ می دهد ، مطمئناً به این امر کمک می کند. نحوه غلبه بر بحران میانسالی در مردان - ویدیو را تماشا کنید:

بحران مردان میانسال نه تنها برای آنها بلکه برای خانواده های آنها نیز مشکل ساز است. حمایت به موقع و درک متقابل به شما کمک می کند تا این مرحله را در زندگی راحت تر پشت سر بگذارید و حتی از آن برای خودتان سود ببرید. برآورد بیش از حد از توانایی ها و توانایی های خود گاهی اوقات می تواند بسیار مفید باشد و انگیزه ای برای تغییر بهتر زندگی شما باشد. در هر صورت ، این عصر فوق العاده ای است که حداکثر تجربه زندگی با پتانسیل کافی از فرصت ها ترکیب می شود ، و اگر تا به حال برنامه ها و خواسته های خود را انجام داده اید ، فقط در حال حاضر.

توصیه شده: