روانشناسی ازدواج های نابرابر

فهرست مطالب:

روانشناسی ازدواج های نابرابر
روانشناسی ازدواج های نابرابر
Anonim

ازدواج نابرابر - چه نوع رابطه ای تحت این تعریف قرار می گیرد. چرا مردم در مورد چنین اتحادی تصمیم می گیرند. ازدواج های نابرابر چه مزایا و معایبی دارد. چگونه می توان ناسازگاری را به یک رابطه شاد تبدیل کرد. یک نوع ازدواج ناب نابرابر بسیار نادر است. اغلب در زندگی می توانید ترکیبی از انواع مختلف عدم اتحاد را مشاهده کنید.

ممکن است دامادهای مختلف را به چند نوع تقسیم کنید ، که "سایه" ازدواج با او را تعیین می کند. انواع شوهران در ازدواج عصبی هنگامی که همسر جوانتر است:

  • فوق لیسانس … یعنی مردی "جوان" که دهه پنجم زندگی خود را تغییر داده و هنوز ازدواج نکرده است. تمایل به طولانی شدن طایفه و نزدیک شدن به دوران پیری می تواند او را برانگیزد تا باورهای زندگی خود را تغییر دهد. اگر چنین دامادی از ثبات و امنیت برخوردار باشد ، به احتمال زیاد او یک پدر و شوهر عالی خواهد بود.
  • عاشق زنان … این نوع همسر قبلاً کارهای زیادی را دیده و تلاش کرده است. بنابراین ، او نه تنها به زیبایی مراقبت می کند ، از درگیری ها جلوگیری می کند و از موقعیت های ناخوشایند جلوگیری می کند ، بلکه از همراه خود نیز چیزی کم نمی گیرد. از آنجا که او نمونه هایی برای مقایسه دارد ، اشتیاق بعدی او لزوماً باید بهتر از اشتیاق قبلی باشد. شما باید آماده سازگاری باشید.
  • بیدار شد … بنابراین می توانید با مردانی تماس بگیرید که ناگهان روابط خانوادگی طولانی مدت خود را به خاطر سرگرمی برای زن یا دختر جوان قطع می کنند. غیرقابل پیش بینی ترین نوع داماد در سن ، زیرا حتی اگر او به خاطر علاقه جوان خود طلاق دهد ، هیچ تضمینی وجود ندارد که اشتیاق او به سرعت شعله ور نشود. و او دوباره آسایش خانه را در لانه متروکه خانوادگی نمی خواهد.

مزایای ازدواج های نابرابر

پول به عنوان مزیت ازدواج نابرابر
پول به عنوان مزیت ازدواج نابرابر

علیرغم این واقعیت که اتحادهای نادرست مدرن شهرت نسبتاً مشکوکی دارند ، اما جایی برای حضور دارند. در نظر بگیرید که چه چیزی شرکت کنندگان چنین اتحادیه ای را که در جامعه کاملاً پذیرفته نشده است به سمت جزر و مد شنا می کند.

مزایای اصلی ازدواج نابرابر:

  1. بازگشت اعتماد به نفس … یکی از بزرگترین مزایای همسر بزرگتر. هم زن و هم مردی که از آستانه بلوغ عبور کرده اند نسبت به تغییراتی که زمان برای آنها ایجاد می کند حساس تر می شوند. و اگر برای نیمه زیبای بشریت ، ظاهر هنوز اهمیت زیادی دارد ، پس برای نیمه قوی - قدرت مردانه آنها. اگرچه جذابیت بصری به پس زمینه باز نمی گردد. بنابراین ، شریک جوان مجاور نه تنها از نظر ظاهری جوان می شود ، بلکه عاشق بالغ خود را از درون شعله ور می کند. این باعث می شود دومی احساس اعتماد به نفس و شادی بیشتری داشته باشد.
  2. آزادی جنسی … هر دو طرف می توانند از ناسازگاری مربوط به سن سود ببرند. طرف قدیمی تر و با تجربه تر ، تجربه ، اعتماد به نفس و عاشقانه را در رابطه جنسی به ارمغان می آورد. نیمه کوچکتر و پرشورتر رهایی و انرژی تجدید ناپذیر است.
  3. توانایی درک غریزه مادری … زنانی که به احساسات مادری خود از طبیعت پی نبرده اند یا دیگر فرصتی برای درک آنها ندارند (بچه ها رفته اند ، نوه ها بزرگ شده اند) ، با ازدواج نابرابر ، می توانند انرژی مراقبت را به همسر خود هدایت کنند. و این به او کمتر از یک رابطه پرشور در جوانی لذت نمی بخشد. علاوه بر این ، می تواند یک مرد 60 ساله یا یک پسر 20 ساله باشد. همه چیز بستگی به این دارد که زن چه نوع رابطه ای را ترجیح می دهد.
  4. جزء عاشقانه … با گذشت سالها ، فرد عاقل تر می شود و تجربه کسب می کند ، اما در عین حال انرژی جنسی او در حال کاهش است. و مردان نسبت به این موضوع حساس تر هستند. بنابراین ، آنها دوباره شروع به درک عاشقانه می کنند و این چیزی است که آنها سهم اصلی خود را در یک رابطه قرار می دهند.چنین دوره های طولانی گل نبات نمی تواند زن جوان او را خوشحال نکند. و دیدن یک همسر راضی و شاد او را به همان اندازه راضی و خوشحال می کند.
  5. سود مادی … هر چه کسی می تواند بگوید ، اما اکنون تعداد کمی از مردم با بهشت در کلبه موافقت می کنند. بنابراین ، کاملاً منطقی است که یک دختر با امنیت مالی نه تنها از نظر ظاهری خوب ، بلکه از تحصیلات خوب و همچنین فرصت های زیادی برای رشد خود برای تولد و تربیت فرزندان برخوردار است. همینطور مرد جوان.
  6. حفظ تصویر … نصف قدیمی این اتحاد بد فایده ای قطعی دارد. به هر حال ، یک "گل" جوان که در کنار آن قدم می زند نه تنها قادر است نگاههای محکوم کننده را برانگیزد ، بلکه نگاههای حسود را نیز برانگیزد. و همچنین برای حمایت از تصویر یک مرد موفق یا توانا ، یا یک زن مطمئن و هنوز مطلوب.
  7. آرامش … برخلاف همسران جوان ، شرکای مسن به راحتی و آرامش بیشتر در خانه اهمیت می دهند. بنابراین ، آنها سعی می کنند با دقت تمام گوشه های احتمالی رابطه را دور بزنند ، از مشاجرات کوچک جلوگیری کرده و از سوء تفاهم جلوگیری کنند.

مهم! با ارزیابی همه جوانب مثبت و منفی چنین روابطی ، مهم است که عامل زمان را در نظر بگیرید و چشم اندازهای خود را با احتیاط ارزیابی کنید. در واقع ، با گذشت زمان ، برخی از مزایا می توانند هموار به منفی تبدیل شوند.

معایب ازدواجهای نابرابر

فعالیتهای مختلف اوقات فراغت به عنوان عدم همبستگی نادرست
فعالیتهای مختلف اوقات فراغت به عنوان عدم همبستگی نادرست

البته ، بیزاری اجتماعی از ازدواج های نابرابر تنها نقص در عدم اتحاد نیست. چندین دلیل دیگر وجود دارد که باعث می شود چنین اتحادهایی امیدوار کننده نباشند.

معایب اصلی ازدواج نابرابر:

  • تفاوت علایق … تفاوت سن و / یا موقعیت اجتماعی نه تنها تفاوت در ظاهر و فرم بدنی را تعیین می کند. تفاوت علایق در اینجا اجتناب ناپذیر است. چنین شرکایی در زمان های مختلف و در شرایط مختلف رشد کرده اند ، بنابراین سلیقه ها ، ترجیحات و حتی نگرش های زندگی آنها متفاوت است. علاوه بر این ، همه گرایش افراد مسن را برای آموزش و آموزش نسل راست در مسیر درست می دانند. در ازدواج نابرابر ، هر فرصتی برای دریافت چنین "پاداشی" وجود دارد.
  • دیدگاههای متفاوت در مورد اوقات فراغت … فعالیت های اوقات فراغت نیز می تواند باعث اختلافات کمتری شود: بعید است یک همسر مسن با مشکلات سلامتی بخواهد در مهمانی های پر سر و صدا یا در دامنه کوه وقت بگذراند. سفر به کلوپ های شبانه و مسابقات در شهر در شب و یک خانم ثروتمند چندان جذاب نیست. به خصوص کسی که استراحت خوب و خواب سالم را ترجیح می دهد.
  • حلقه اجتماعی متفاوت … تفاوت سن و موقعیت اجتماعی نیز حلقه اجتماعی متفاوتی از همسران را تشکیل می دهد که در مورد ازدواج نابرابر تصمیم گیری می کنند. کاملاً منطقی است که برای یک دختر یا پسر معمولی دشوار باشد که در جمع افرادی قرار گیرد که عادت دارند در فراوانی زندگی کنند و از همه مزایای تمدن بهره مند شوند. حفظ آنها در مورد سفر ، سیاست بین المللی ، نمایش های مد ، اخبار علمی و غیره برای آنها دشوار خواهد بود. شما همچنین باید شیوه های رفتار را بیاموزید ، از جمله برای دفاع زیبا از جایگاه خود در کنار همسر ثروتمند. برای همسران مسن در شرکتهای پر سر و صدا همسالان شوهر یا همسر جوان بسیار راحت نخواهد بود. از این گذشته ، آنها دیگر نمی توانند تمایل جوانان را به رقصیدن و تفریح در تمام شبانه روز به طور کامل به اشتراک بگذارند ، خود به خود برنامه ها را تغییر دهند و تصمیمات عجولانه بگیرند. علاوه بر این ، اغلب چنین سرگرمی "با مدرک" است و شما یا نمی توانید نوشیدنی بخورید یا دیگر حوصله نوشیدن ندارید.
  • طرد عمومی … با موافقت با چنین رابطه رسمی ، باید آماده دفاع از موقعیت خود باشید - با والدین و دوستان ، خانواده و دوستان منتخب خود ، در محل کار یا مدرسه و حتی در خیابان.
  • شخصیت و عادات تثبیت شده … اگر هنوز می توان چیزی را از همسر جوان "مد" کرد ، پس نمی توان شخصیت بالغ ثابت را تغییر داد. بنابراین ، تجربه و بلوغی که قبلاً ذکر شد دارای معایبی است - عادت ها ، ویژگی های شخصیتی و ترجیحات ثابت شده. ما باید با نحوه برخورد شریک ارشد با این رابطه - در زندگی روزمره ، در رفتار ، در رابطه جنسی ، در زمینه ارتباطات - کنار بیاییم.شما باید برای این واقعیت آماده باشید که باید چیزی را تحمل کنید و چیزی را در خود تغییر دهید. تغییر آن (یا در آن) کار نمی کند.
  • مشکلات سلامتی … از این عامل به هیچ وجه نمی توان در عدم اتحاد اجتناب کرد. حتی اگر در زمان نقاشی شوهر 40 ساله باشد ، روند پیری متوقف نمی شود. بسیاری در حال حاضر در این سن دارای بیماری های مزمن هستند که مطمئناً بیشتر خود را نشان خواهند داد. بنابراین ، یک زن جوان یا شوهر جوان که می خواهد عمر همسر بزرگتر خود را افزایش دهد ، باید به سلامت آنها توجه زیادی داشته باشد. تغذیه مناسب ، شیوه زندگی سالم ، به حداقل رساندن استرس ، رعایت محدودیت ها (در صورت تجویز پزشک) - همه اینها باید توسط یک شریک جوان به همسر خود در یک سن ارائه شود. بنابراین در چنین اتحادیه ای نه تنها عاشقانه وجود خواهد داشت.
  • حسادت … دلیل دیگری که اغلب چنین ازدواج هایی را مسموم می کند. جوانی و جذابیت بیرونی شریک جوان نه تنها همسر مسن ، بلکه سایر اعضای جنس مخالف را نیز به خود جذب می کند. این امر شرکت کنندگان بزرگسال را مجبور می کند تا برای حفظ فرم خود تلاش زیادی کنند ، اما احساس حسادت را از بین نمی برد. علاوه بر این ، هر سال به طور پیوسته در حال رشد است. و اغلب موجه است.
  • خطر بالای تقلب … البته هر ازدواجی بدون توجه به سن ، ظاهر و موقعیت اجتماعی همسران در برابر خیانت بیمه نمی شود. اما ازدواج های نابرابر (به ویژه ازدواج های سن و ظاهر) خطر بسیار بالاتری برای چنین خیانتی دارند. و دلیل اصلی در اینجا فیزیولوژی خالص خواهد بود: شریک زندگی در سنین دیگر به همان اندازه جذاب نیست و خلق و خوی آنطور که یک زن جوان یا شوهر جوان می خواهد ، نیست. بنابراین ، هیچ یک از همسران در سن از این واقعیت مصون نیستند که شریک جوان او (یا او) تصمیم نمی گیرد "مورد علاقه" دیگری را از طرف دیگر دریافت کند.
  • فرزندان … مانع دیگر در اتحاد همسران با فاصله سنی زیاد. اول ، ممکن است یک همسر بزرگتر از قبل فرزندی از ازدواج قبلی داشته باشد ، که باید با آنها ارتباط برقرار کرده و یک زبان مشترک پیدا کنید. ثانیاً ، امکان داشتن فرزندان سالم مشترک در چنین اتحادی بسیار کمتر از اتحاد با همسالان است. چه از نظر فیزیولوژیکی و چه از نظر ژنتیکی (با افزایش سن ، تخمک ها و اسپرم دچار تغییرات ژنتیکی می شوند). اگرچه علم مدرن آماده کمک به این امر است.
  • پیری سریع … دانشمندان آلمانی ، با مطالعه زوج هایی که شوهرشان از همسرش بزرگتر است ، به نتایج ناامیدکننده ای رسیدند. برای همسران جوان آنها دریافتند که در چنین ناهماهنگی ، زنان سریعتر محو می شوند. و این به این دلیل نیست که شوهر بزرگتر انرژی جوان خود را از همسرش "می گیرد". برعکس ، دانشمندان معتقدند که همسر جوان خود از نظر احساسی "فرسوده می شود" ، سعی می کند با شوهر بالغ و باتجربه تر مطابقت داشته باشد. همکاران انگلیسی آنها دریافتند که زنان در اتحاد نادرست بهتر نیستند ، زمانی که او بسیار بزرگتر از فرد مورد نظر خود است. در این مورد ، استرس ناشی از رد چنین اتحادیه ای توسط دیگران ، به کاهش امید به زندگی کمک می کند. حتی اگر خیالی باشد. استرس را نیز می توان با نگرانی از قدرت و صداقت اتحادیه افزایش داد.
  • فورس ماژور … اگر دلیل اتحاد نادرست از طرف شریک جوان منافع کاملاً تجاری است ، باید برای هر شرایط پیش بینی نشده آماده باشید. به عنوان مثال ، ممکن است یک زن یا شوهر سالمند هنوز آنهایی باشند که "سرزنده" هستند ، بنابراین انتظار کشیدن برای ارث بیشتر از آنچه انتظار می رود طول می کشد. و اگر صبر کنید ، ممکن است مجبور شوید او را از نزدیکان خود "پس بگیرید". یا ممکن است اتفاق بیفتد که همسر شما را در وصیتنامه قرار ندهد یا به سادگی وقت انجام این کار را نداشته باشد. ناگفته نماند که احتمال ورشکستگی ، طلاق یا بیماری جدی وجود دارد.

یکی دیگر از عواملی که باید توسط عاشقان اصلاح ناپذیر مورد توجه قرار گیرد این است که مردن در یک روز با همسری که سالها از او بزرگتر است به احتمال زیاد به طور طبیعی نتیجه نخواهد داد.

نحوه حفظ روابط در ازدواج نابرابر

احترام به شریک در ازدواج نابرابر
احترام به شریک در ازدواج نابرابر

ازدواج بین افرادی که تفاوت زیادی در سن یا موقعیت اجتماعی دارند به طور فعال توسط بسیاری از رسانه ها تبلیغ می شود ، اما تا کنون از نظر اجتماعی غیرقابل قبول است. اما این بدان معنا نیست که روابط در ازدواج نابرابر نمی تواند خوشبخت باشد. اما برای این کار ، مانند ازدواج سنتی ، باید تلاش کنید.

نکات مهم برای شاد کردن ازدواج نابرابر:

  1. دیپلمات شوید … این توصیه برای شوهر جوان و برای همسر جوان به همان اندازه مهم است. از آنجایی که شریکی که هم سن والدین است دقیقاً همان چیزی نیست که آنها برای فرزند خود می خواستند ، سعی کنید زمینه های مشترکی را پیدا کنید که به آنها در برقراری ارتباط کمک کند. اینها می تواند آشنایی متقابل ، رویدادها ، فیلم ، موسیقی ، مکانهای استراحت باشد - روی نوستالژی عمومی آنها برای جوانان شرط بندی کنید. استدلال هایی را به نفع شریک بالغ خود جمع آوری کنید - چه از نظر ثبات و چه از نظر تجربه ، و از نظر نگرش خوب ، و از نظر موقعیت و / یا امنیت مادی. داشتن فرزندان با هم به ذوب شدن یخ در روابط با والدین کمک می کند.
  2. تکامل یابد … همسر ثروتمند فرصتی عالی برای رشد شخصی است. در شرایط امنیت مادی ، می توانید تحصیلات خوبی را دریافت کنید ، و در شرایط تفاوت در موقعیت اجتماعی ، تحصیل آن به سادگی ضروری است. همچنین این امکان را فراهم می کند که توانایی های خود را توسعه دهید ، خود را ارتقا دهید. یعنی ، همه کارها را انجام دهید تا "در سطح شریک موفق خود" رشد کنید و به یک بازی شایسته برای او تبدیل شوید. علاوه بر این ، در هر صورت ، این نیمه جوان است که باید تغییر کند و سازگار شود.
  3. به شریک خود احترام بگذارید … گاهی احترام متقابل حتی بیشتر از عشق در کنار هم است. چنین شگردهایی در روابط برای خوشبختی یک ازدواج نابرابر بسیار مهم است. بنابراین ، شرکت کننده جوان در چنین اتحادیه ای باید یاد بگیرد که به عادات ، عقاید و اصول زندگی همسر بالغ خود احترام بگذارد. از موقعیت های درگیری اجتناب کنید و توانایی ها ، خواسته های او را در نظر بگیرید.
  4. مراقبت ارائه دهید … از آنجایی که سکه معکوس این ناسازگاری مشکلات سلامتی است که همسر بالغ قبلاً با آنها روبرو است یا قطعاً خواهد داشت ، شریک جوان باید برای این چرخش حوادث آماده باشد. و نه تنها از نظر اخلاقی. لازم است همه عوامل احتمالی که می توانند باعث بدتر شدن یا تشدید بیماری مزمن موجود شوند را بیاموزید و از آنها در برابر آنها مراقبت کنید. یعنی نه تنها معشوقه ، بلکه یک خانه دار ، دوست و پزشک خوب نیز شوید.
  5. با فرزندانش دوست شود … اگر در زندگی شریک بزرگتر فرزندانی از روابط قبلی وجود دارد ، باید با آنها زبان مشترک پیدا کنید. حداقل ، تعطیلات را به شما تبریک می گویم ، به زندگی علاقه مند هستید و در ارتباط با والدین خود دخالت نمی کنید. حداکثر کار دوست شدن است. رابطه خوب با فرزندان همسرتان فقط به شما امتیاز می دهد (و نه فقط در نگاه او) و ازدواج را بیشتر تقویت می کند.
  6. سازش پیدا کنید … تفاوت علایق ، اگر نه بلافاصله ، سپس با گذشت زمان ظاهر می شود. اما این دلیلی نیست که لب های خود را بمالید و شریک بزرگتر را برای خود تنظیم کنید. یک نقطه شیرین پیدا کنید که مناسب هر دو باشد. شما با دوستانش زیاد سرگرم نمی شوید ، اما او از دوست دختران شما ناراحت است - پیشنهاد کنید چنین جلساتی را خارج از خانه ترتیب دهید. او عاشق فوتبال ، بیلیارد یا ماهیگیری با دوستان است - سرگرمی های او را محدود نکنید. و این شانس را خواهید داشت که او به شما اجازه دهد با دوستان خود در باشگاه برقصید.
  7. مدارا کنید … با گذشت سالها ، نه تنها ظاهر ، بلکه شخصیت شخص نیز بدتر می شود. بنابراین ، علیرغم اشتیاق و نگرش ملایم نسبت به شریک جوان خود ، سرزنش ها ، شکایات ، اخلاق خواهی از سوی همسر بالغ می تواند در رابطه رخنه کند. تغییرات خلقی می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد - از تغییر آب و هوا گرفته تا فنجانی که در مکان اشتباه قرار گرفته است.

مهم! اعضای ارشد نیز باید برای یک اتحادیه موفق تلاش کنند.و در اینجا می توانید برخی توصیه های اساسی را ارائه دهید: مراقب خود و سلامت خود باشید ، از نظر مالی ملامت نکنید ، حسادت نکنید ، در حفاظت بیش از حد مشارکت نکنید ، سعی نکنید از ریتم زندگی یک شریک جوان پیروی کنید و انجام دهید به بد فکر نکن

ویدئویی در مورد ازدواج نابرابر ببینید:

ازدواج نابرابر می تواند برای هر دو همسر موفق و خوشبخت باشد. مهم این است که آگاهی ، اعتماد و احساسات صادقانه در آن وجود داشته باشد ، و اگر مورد دوم وجود ندارد ، صداقت و احترام است. و همچنین تمایل به مقاومت در برابر افکار عمومی و شایعات.

توصیه شده: